جهان غرب (Westworld) یک سریال به سبک علمی تخیلی، رازآلود و درام، به تهیه کنندگی لیزا جوی و جاناتان نولان است که در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۱۶ اولین قسمت از فصل نخست آن در ایالات متحده امریکا منتشر شده است.
داستان سریال در عصر شکوفایی هوش مصنوعی جریان دارد؛ جایی که یک پارک (جهان غرب) پر از رباتهای انساننما طراحی شده است تا از میهمانان که انسانها هستند، پذیرایی کند. انسانها در جهان غرب بدون هیچ محدودیتی قادر به انجام هر کاری هستند؛ بدون اینکه رباتها توانایی آسیب رساندن به آنها را داشته باشند. همه چیز کاملاً خوب پیش میرود تا اینکه …
سریال West World علاوه بر نقشآفرینی ستارگانی همچون آنتونی هاپکینز، اد هریس، جفری رایت و وان ریچل وود، به دلیل ساخته شدن بر پایه مفاهیم فلسفی مثل درک موجودات از زندگی، قدرت اختیار و مفاهیمی مثل اینها همه چیزهای لازم برای موفقیت را دارد. فصل اول این سریال جزو بهترینهای تاریخ بود و توانست به تنهایی آمار خرید اکانت HBO را افزایش دهد.
این سریال در 4 فصل ساخته شد و پس از اتمام چهارمین فصل، ادامه ساخت آن از سوی HBO کنسل شد. کمپانی HBO دلیل آن را افت آمار بازدیدکنندگان در فصل چهارم اعلام کرد. با وجود اینکه 3 فصل اول سریال به مراتب بهتر از فصل 4 بودند و سریال در فصل آخر دچار افت شده بود، اما سریال به قدری محبوب بود که یک کمپین توسط طرفداران برای از سرگیری فیلمبرداری راهاندازی شد که متاسفانه تا این لحظه کارساز نبوده است. البته برخی معتقدند HBO به دلیل سرمایهگذاری روی سریالهای House of Dragon (خاندان اژدها) و The Last of Us (آخرین ما) از ادامه ساخت جهان غرب منصرف شده است.
با وجود کنسل شدن West World و ناتمام ماندن داستان آن در فصل چهارم، قطعا این سریال جزو بهترین سریال های رباتی سالهای اخیر است و با تماشای آن، علاوه بر اینکه لحظات هیجانانگیزی را تجربه خواهید کرد، دید شما نسبت به برخی موضوعات پیرامونتان تغییر خواهد کرد.
برای آشنایی بیشتر با زوایای پنهان این سریال، نقد سریال وست ورلد را بخوانید!
2. سریال رباتی Battlestar Galactica
سال اکران: 2004
ژانر: علمی تخیلی
(IMDB): 8.7
سریال سفینه فضایی گالاکتیگا جزو قدیمیترین سریال های رباتی است که درباره هوش مصنوعی، رباتها و تقابلشان با انسانها ساخته شده است. Battlestar Galactica ساخته سال 2004 محصول مشترک کشورهای آمریکا و کانادا بوده و با دریافت نمره 8.7 توانسته است رتبه 92 را در لیست 250 سریال برتر سایت IMDB ازآن خود کند.
داستان سریال در نقطه ای دور دست از جهان هستی روی می دهد؛ جایی که تمدن بشری دیگری بصورت مجموعهای از سیارهها که با نام دوازده کولونی شناخته می شوند، مشغول به حیات است. در حال حاضر این نسل از بشر در حال جنگ با سایلون هاست؛ موجوداتی که در واقع از همان رباتهایی پدید آمدهاند که سالها پیش انسانها خود آنها را به وجود آورده بودند و اکنون این رباتها که هوش و فناوری خود را گسترش دادهاند، با تکنیکهای خاص به جنگ با خالقان خود برخاستهاند.
در طی این چنگ و بر اثر یک انفجار هستهای، سایلونها تمامی دوازده سیاره را نابود میکنند و با جنگ فضایی تمامی سفینههای انسانها را نیز از بین میبرند. اما سفینه فضایی گالاکتیکا تنها سفینهای است که نجات پیدا میکند و بدین ترتیب مسئولیت سنگین نجات نسل بشر بر دوش سرنشینان این سفینه میفتد. حال آنها چارهای ندارند به جز اینکه از چنگ سایلون ها فرار کنند و با اسکان در سیارهای تازه به ادامه زندگی بپردازند تا بدین ترتیب نسل بشر به حیات ادامه دهد.
به این ترتیب سرنشینان سفینه با امید به افسانهای قدیمی که میگوید نسلی دیگر از انسانها در سیاره ای به نام “زمین”مشغول زندگی هستند، در فضای بیکران هستی به دنبال پناهگاهی برای ادامه حیات خود به حرکت در میآیند.
سریال Battlestar Galactica به خوبی این نکته را به تصویر میکشد که استفاده بیش از حد از تکنولوژی تا چه حد میتواند خطرناک باشد. شاید در نقطهای از زمان که ما ایستادهایم، انقراض نسل بشر به دست رباتها کمی اغراقآمیز به نظر برسد اما همین الان هم صاحب نظرانی در زمینه هوش مصنوعی هستند که درباره مخاطرات استفاده بی حد و حصر از این فناوری هشدار میدهند.
نکته مهم: قبل از دیدن این سریال باید یک فیلم به همین نام (Battlestar Galactica) را تماشا کنید تا از داستان آن به صورت کامل مطلع شوید.
3. Peripheral؛ سریال در مورد جهان های موازی
سال اکران: 2022
ژانر: علمی تخیلی
(IMDB): 7.6
شاید نتوانیتم سریال Peripheral را کاملاً جزو سریال های رباتی حساب کنیم اما قطعا جزو سریالهای قابل قبولی است که در حوزه هوش مصنوعی ساخته شده است. پخش این سریال در سال 2022 شروع شده و تا زمان نگارش این مقاله، فصل اول آن به اتمام رسیده و ساخت فصل دوم آن نیز تایید شده است. سریال محصول شبکه Amazon Prime است و فصل اول آن با دریافت امتیاز 8.1 از سایت IMDB توانسته رضایت بینندگان و منتقدین را جلب کند. به نظر میرسد شاهد شاهکار علمی تخیلی دیگری از سازندگان سریال West World هستیم.
“کلویی گریس مورتز” در نقش “فلین فیشر” نقش اصلی سریال را بر عهده دارد. او در مغازهای کار میکند که وظیفهشان پرینت سهبعدی سفارشاتی است که از مشتریان دریافت میکنند؛ آنقدر هم در کار خود خوب بوده که تبدیل به مسئول اصلی کارمندان شده است. او که حسابی درگیر زندگی روزمره خود و کارهای تکراری شده است، با استفاده بازیهای ویدیویی پیشرفته (چیزی شبیه گیمهای واقعیت مجازی) از روزمرگیهای خستهکننده خود فرار میکند؛ اگر سریال Mr. Robot را دیده باشید، میدانید که الیوت در مستر ربات هم تقریبا همین شرایط را دارد اما با این تفاوت که فرار از روزمرگی را با فعالیتهای چندان خوبی پیش نمیبرد.
فلین آنقدر کارش در بازیهای ویدیویی خوب و حرفهای است که حکم فرشته نجات برادرش را دارد. چون هروقت برادرش نمیتواند مرحلهای از بازی را رد کند، کار را به “فلین” میسپرد و آن را انجامشده تحویل میگیرد. حرفهای بودن و سرعت پیشرفت خیرهکننده آنها آنقدر سروصدا میکند که یک شرکت خاص، برای فلین یک سیستم جدید و ویژه بازی ویدیویی میفرستد تا آن را تست کند؛ سیستمی که سوپرایزهای زیادی را برای او در پیش خواهد داشت.
سیستم خاصی که برای “فلین” فرستاده شده است، تمام آرزوهای او را برای یافتن هدف، ارتباط عاشقانه و اتفاقات پرزرق و برق محقق میکند؛ آن هم در قالب چیزی که به نظر میرسد صرفا یک بازی ویدیویی است. اما هنوز متوجه نشده که این سیستم و آزمایش آن میتواند چه عواقبی را بهدنبال داشته باشد.
4. Black Mirror: یکی از متفاوت ترین سریال های رباتی
سال اکران: 2011
ژانر: علمی تخیلی
(IMDB): 8.7
میرسیم به سریال Black Mirror یا آینه سیاه که در واقع با داستان های فوق العاده زیبا و متفاوت سعی دارد اعتراضی نسبت به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و اعتیاد مردم به آن را نشان دهد. نام این سریال در واقع اشاره دارد به صفحههای نمایش گوشیهای تلفن همراه، لپتاپها، تبلتها و سایر دستگاههای هوشمند که وابستگی به تکنولوژی را برای مردم در پی داشتهاند.
هر قسمت از سریال دارای ماجرایی مجزا و شخصیتهایی تازه است و قرار نیست که داستان پیوستهای را دنبال کنید. گفتنی است این سریال از سال 2011 تا 2013 در حال پخش بوده است و محصول مشترک شبکههای Netflix و Channel 4 میباشد. Black Mirror در 5 فصل و 23 قسمت ساخته شده و با دریافت نمره 8.8 از سایت IMDB توانسته رتبه بسیار خوب 64 را در لیست 250 سریال برتر تاریخ ازآن خود کند.
5. The Mandalorian
سال اکران: 2019
ژانر: اکشن
(IMDB): 8.7
نمیشد یک لیست از بهترین سریال های رباتی معرفی کنیم و نامی از عنوانهای مربوط به جنگ ستارگان به میان نیاوریم. پخش این سریال از تاریخ ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹ به صورت انحصاری از سرویس استریم دیزنی پلاس شروع شد و جان فاورو نویسندگی و تهیهکنندگی این سریال را بر عهده دارد. لازم به ذکر است سریال The Mandelorian در فرمت لایو-اکشن تولید شده است. تا کنون دو فصل از این سریال عرضه شده و با دریافت امتیاز 8.6 از سایت IMDB در جایگاه 86 لیست 250 سریال برتر تاریخ قرار گرفته است.
داستان سریال رباتی مندلورین حدود پنج سال بعد از رویدادهای فیلم «بازگشت جدای» رخ میدهد و پیرامون یک مندلورین به نام دین جارین است که سرنوشتش با یک بچه از نژاد یودا گره میخورد. اگر داستانهای جنگ ستارگان را عاشقانه دنبال کردهاید، پیشنهاد میکنیم این سریال را نیز از دست ندهید.
پیشنهاد فیلم: Arrival فیلمی است با جوی خاص که حول محور ارتباط انسانها با موجودات فضایی جربان دارد. اگر میخواهید در زمانی کوتاه، اثری متفاوت درباره موجودات بیگانه ببینید، آن هم فیلمی که تا کنون کمتر مثل آن را دیدهاید، میتوانید به جای سریالهای گفتهشده، این فیلم سینمایی را تماشا کنید. نقد فیلم Arrival به شما کمک خواهد کرد تا با زوایای پنهان و نکات مخفی این اثر جذاب آشنا شوید!
6. سریال رباتی Love Death and Robots
سال اکران: 2019
ژانر: ترسناک
(IMDB): 8.4
سریال “عشق مرگ و رباتها” از چند نظر با بقیهی سریالهای معرفی شده در این لیست تفاوت دارد. تفاوت اول که این سریال را بسیار خاص کرده است، انیمیشنی بودن آن است. تفاوت دوم، آنتولوژی خاص سریال است. آنتولوژی به سریالهایی گفته میشود که داستانشان در هر قسمت با قسمت قبل تفاوت دارد. خاص بودن آنتولوژی این سریال رباتی به خاطر عوض شدن سبک آن در هر بخش است. برای مثال ممکن است یک قسمت از سریال فضایی فانتزی اما قسمت بعدی آن ترسناک باشد.
تفاوت سوم سریال Love Death and Robots که آن را از سریال های رباتی دیگر متمایز میکند، پیچهای داستانی غافلگیر کننده ای است که تقریبا هیچوقت قابل پیشبینی نیستند. علاوه بر این، کوتاه بودن قسمتهای این سریال (بین 6 تا 20 دقیقه) باعث شده است تا به سادگی بتوان آن را تماشا کرد.
این سریال در 3 فصل و مجموعا 35 قسمت تولید و پخش شده است و میتوانید امتیازات آن در پلتفرمهای مختلف را در لیست زیر مشاهده کنید. خلاقیت، خاص بودن طنز تلخ آن و البته محبوبیت بالای این سریال باعث شده است تا نتفلیکس این سریال را برای فصل چهارم تمدید کند.
پلتفرم
امتیاز
IMDB
8.4
Rotten Tomatoes
85%
Common Sense Media
4/5
Google Reviews
4.8
جای کدام سریال رباتی در این لیست خالیست؟
اگر بخواهم نظر شخصی خودم را در به عنوان نویسنده این مقاله درباره بهترین سریال های رباتی سالهای اخیر بگویم، قطعا این عنوان را به مجموعه WestWorld خواهم داد که با وجود کنسل شدن انقلابی در این عرصه به پا کرد. اما نظر شما در این باره چیست؟ نظرات خود را در بخش دیدگاهها با ما و سایر کاربران نقد فارسی به اشتراک بگذارید!
جوکر (Joker) یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای دنیای سینما است و تا به حال در فیلمهای مختلفی از جمله Batman: The Dark Knight و Joker حضور داشته. جوکر به دلیل شخصیت روانشناختی که دارد، از کاراکترهای خاص سینما به شمار میرود. دیالوگ های جوکر بین طرفداران فیلم و سریال همیشه از محبوبیت خاصی برخوردار بوده و در شبکههای اجتماعی نیز زیاد به اشتراک گذاشته میشوند. در این پست بهترین و ماندگارترین دیالوگ های جوکر را باهم میبینیم.
ماندگارترین دیالوگ های جوکر
I used to think my life was a tragedy, but now I realize it’s a comedy (Joker)
قبلاً فکر می کردم زندگی من یک تراژدیه، اما حالا میفهمم که یه کمدیه!
What doesn’t kill you simply makes you stronger! (The Dark Knight)
چیزی که تورو نکشه، قویترت میکنه!
اگر به دنبال جملات تاثیرگذار هستید، مقالهی دیالوگ های فلسفی را از دست ندهید.
As you know, madness is like gravity: All it takes is a little push. (The Dark Knight)
همونطور که میدونی، دیوانگی مانند جاذبه است: تنها چیزی که لازم است کمی فشاره!
If you’re good at something, never do it for free. (The Dark Knight)
اگه کاریو خوب بلدی، هیچ وقت مجانی انجامش نده!
The only sensible way to live in this world is without rules. (The Dark Knight)
تنها راه منطقی برای زندگی تو این دنیا، زندگی کردن بدون قانونه!
You have nothing, nothing to threaten me with. Nothing to do with all your strength. (The Dark Knigh)
تو هیچی نداری، هیچی نداری که باهاش منو تهدید کنی؛ با همه قدرتت نمیتونی کاری کنی!
It’s funny. When I was a little boy and told people I was going to be a comedian, everyone laughed at me. Well, no one’s laughing now! (Joker)
جالبه. وقتی یه پسر بچه بودم و به مردم گفتم که قراره کمدین بشم، همه به من خندیدند. خوب، الان هیچ کس نمیخنده.
It’s not about the money, it’s about sending a message. Everything burns! (The Dark Knight)
مسئله فقط پول نیست، این برای فرستادن یه پیغامه؛ همه چیز میسوزه!
They need you right now, but when they don’t, they’ll cast you out like a leper. (he Dark Knight)
اونا همین الان بهت نیاز دارن؛ وقتی دیگه بهت نیاز نداشتن، مثل یه جذامی میندازنت دور!
Don’t test the monster in me! (The Dark Knight)
هیولای درون منو امتحان نکن!
I’m not good at future planning. I do not plan at all. Don’t know what I’m doing tomorrow. Do not have a day planner and don’t have a diary. I completely live in the now, not in the past, not in the future. (Joker)
من واسه برنامهریزی آینده خوب نیستم. اصلا برنامهریزی نمیکنم. نمیدونم فردا چی کار میکنم. برنامهریز روزانه و دفتر خاطرات ندارم. من کاملاً در حال زندگی می کنم، نه در گذشته، نه در آینده.
Does it depress you to know just how alone you really are? (The Dark Knight)
این ناراحتت میکنه که الان واقعا تنهایی؟
I don’t know why everyone is so rude, I don’t know why you are; I don’t want anything from you. (Joker)
نمیدونم چرا همه اینقدر بیادب هستند، نمیدونم چرا تو هم اینقدر بی ادبی. من چیزی از شما نمیخوام.
Some people want to see you fail. Disappoint them! (The Dark Knight)
بعضی آدما میخوان شکست خوردن تورو ببینن؛ نا امیدشون کن!
سینمای جهان پر است از فیلمها و سریالهایی که دیالوگهایشان حال ما را توصیف میکنند، رویاهایمان را به تصویر میکشند و بعضی وقتها میتوانند تلنگری برای تغییر مسیر زندگیمان باشند. در مقالههای زیر بهترین دیالوگها را میخوانید:
فرود 12 سفینه فضایی در نقاط مختلف زمین باعث میشود تا ارتش آمریکا یک زبانشناس (با بازی امی آدامز) و یک فیزیک دان (با بازی جرمی رنر) را به خدمت بگیرد تا بتواند با این موجودات غریبه ارتباط برقرار کند. به مشکل خوردن یکی از سفینهها با چین و افزایش تناقضها باعث میشود تا زمین در آستانه جنگ قرار بگیرد؛ جنگی که فقط میتواند با برقراری ارتباط با فضاییها از آن جلوگیری شود.
داستان فیلم arrival جذاب است اما نمیتوان اثر مثبت سایر المانها بر موفقیت فیلم را انکار کرد. فیلم برداری عالی، صحنههای چشم نواز و موسیقی عالی در ترکیب با فیلم نامهای خوب و داستانی خوش تراش باعث شده تا شاهد اثری استثنایی باشیم. اثری که رقبای چندانی در این سالها نداشته است.
شاید این فیلم در ابتدا برای کسانی که به امید دیدن یک فیلم اکشن به سینماها آمده بودند چندان جذاب نبوده باشد. موجوداتی فضایی که صداهای غیرقابل فهمی تولید میکنند و تنها راه ارتباطی منطقی با آنها، فهمیدن زبان نوشتاری آنهاست که شبیه ته ماندهی خشک قهوه در ته استکان است.
با جلو رفتن فیلم میبینیم که داستان فیلم، چندان هم نیازمند اکشنهای افراطی نیست. سوالاتی که در ذهن مخاطب شکل میگیرد باعث میشود تا arrival تنها در روی صفحه در جریان نباشد و مسیر خود را در ذهن مخاطب ادامه دهد؛ اتفاق خوبی که تا پایان فیلم و شاید تا بعد از آن هم ادامه داشت.
تنها چند دقیقه از فیلم کافیست تا مخاطب بفهمد که با یک روایت خطی حوصلهسر بر طرف نیست. حتی تکههای منسجم هم چندان منسجم نیستند و همه چیز را به بیننده تقدیم نمیکنند. زبان شناس داستان ما یک نقش باورپذیر با یک گذشته دردناک است که غم از دست دادن فرزندش را یدک میکشد. همین جزئیات و هنر کارگردان است که باعث میشود arrival را با سفینههای فضایی و موجودات عجیبش به خاطر آوریم.
قسمتهای وسط فیلم به نسبت قابل انتقاد است. شاید این نقطه از فیلم باشد که باعث شود عدهای تصمیم به چک کردن موبایل بگیرند یا به یاد کارهای مهمتر خود بیافتند. البته انتقاد زیادی به این اشخاص وارد نیست؛ کمبود جذابیت در این قسمت کاملا به چشم میآید. شاید اگر سایر المانهای فیلم نمیتوانستند این قسمت را به دوش بکشند، شاهد فروش 200 میلیون دلاری آن نبودیم.
چه عواملی موفقیت Arrival را رقم زدند؟
نگرش کلی فیلم یکی از عوامل اصلی موفقیت آن در گیشه بود. یک نگاه ضریف به نحوه ساخته شدن واقعیت و تاثیر زبان بر آن، چیزی نیست که بیشتر ما در زندگی روزمره به آن فکر کنیم. شاید حتی کارهایی مثل زبان شناسی از دید بسیاری از ما ساده یا بیاهمیت باشد. دیالوگ های arrival هم نقش زیادی در انتقال پیام فیلم داشتند.
فیلم arrival به ما ثابت کرد که بسیاری از واقعیتهای زندگی ما با کلمات معنا میگیرند. میتوان گفت که بسیار از مفاهیم اطراف ما بدون داشتن واژههای مخصوص به خود کاملا نامرئی میشوند. برای مثال میتوان به طیف رنگ سفید اشاره کرد. تماما واقعی، با هویتهای مجزا از هم اما وابسته به اسم برای اثبات وجود.
گنگ بودن زبان در 2 طرف یک ارتباط میتواند از این هم عمیقتر باشد. زمانی که واژهای برای نشان دادن احساسات نباشد، برداشتهای متفاوتی از احساسات به وجود میآید و در نتیجه اتفاقاتی میافتد که نباید. حقیقتی که اگر فیلم را ندیده باشید کمی دور از تصور است.
مفاهیم عمیق فیلم تنها عامل موفقیت آن نیست. جدا از برخی قسمتهای آن، کارگردان توانسته است حس کنجکاوی مخاطب را به خوبی تحریک کند، او را با خود همراه کند تا بتوانند در این مسابقه نفسگیر از بروز یک فاجعه جلوگیری کنند.
نکته آخری که به عنوان یک مخاطب من را جذب کرد، قسمتی بود که بعد از تماشای فیلم با خود نگه داشتم. یک برداشت ساده از حقیقتی که همیشه با آن سر و کار داریم. تصورات ما همیشه درست نیستند و نباید بر اساس آن تصمیم بگیریم.
تمام این موارد در کنار عوامل حرفهای در ساخت موسیقی، فیلم برداری و صد البته تیم بازیگری خوب باعث شد تا arrival یک اثر ماندگار باشد؛ اثری که قطعا ارزش دیده شدن را دارد.
اگر به آثاری با فضای غیرمرسوم علاقه دارید حتما نقد سریال leftovers را بخوانید تا سریال بعدی خود را پیدا کرده باشید.
نکات جالب در مورد فیلم Arrival
فیلم Arrival یکی از جالبترین ایدههای حال حاضر در مورد بیگانگان را به تصویر میکشد اما ساخت این فیلم آنقدر هم ساده نبوده که به نظر میرسد. در نظر داشتن ماهیت معمایی و البته خسته نکردن بیننده یک کار سخت است اما 2 حقیقت جالب در مورد فیلم نشان میدهد که کارگردان به خوبی توانسته است از عهده آن بربیاید.
جملهی آخر همسر ژنرال شنگ که به چینی بازگو شد حتی در سینما هم زیرنویس انگلیسی نداشت. حالت معماگونه در فیلم باز هم در صحنههای دیگر تکرار شد اما شاید اوج آن در این چند کلمهی چینی باشد.
زبان دایرهای که هپتاپادها از آن استفاده میکردند توسط زبان شناسان ساخته شده بود و زبانی واقعی و قابل استفاده بود. این زبان بیش از 100 عبارت تصویری داشت که حدود 70 مورد از آنها را در فیلم دیدیم.
با وجود این که Arrival نتیجه تلاش زیادی بود اما اکران شدنش بعد از Interstellar باعث شد تا مجبور باشند پایانبندی را عوض کنند. البته که پایان جدید هم خاص بود اما جالب است بدانید که پایان نسخه اولیه Arrival شباهت زیادی به Interstellar داشت.
نظرات کاربران در سایتهای مختلف درباره فیلم Arrival
خیلی زیباست! یه آرامش خاصی به بیننده منتقل می کنه… پایانشم غیرمنتظرست… به هیچ وجه از دستش ندین
فیلم عجیبی بود ، شاهکار نه ولی خوب بود ، امتیاز من ۷/۵ از ۱۰
اگه میان ستاره ای رو دوست داشتین اینم قطعا دوس دارین . شاهکاره فقد بعدش ی نقدیم بخونین اگه اخرش رو متوجه نشدین.
با این فیلم وارد دنیای شاهکارهای دنیس وینلوو شدم، همه فیلمهاش تاثیر گذار و موندگاره!
اگر فیلم را تماشا کرده باشید خیلی زود از ماجرا سر در میاورید؛ درست همان جایی که تریما گاسی شروع به صحبت میکند. البته قبل از این هم فضای فیلم به صورتی ساده و شفاف همه چیز را روشن میکند. طبقاتی بیشمار که گویی از ارتباط با هم عاجزند. 2 نفری که روی یک طبقه هستند با هم مکالماتی دارند اما فیلم کمی جلوتر میرود و تصوراتی که از هم سطحها داریم را به هم میریزد.
از نظر سایت نقد فارسی، پلتفرم با نگاهی ریزبین انسانها را تحلیل میکند. ذات انسانی که در زندگی روزمره غرق شده بود و حال از تمام نقابهای خود دور افتاده است. داستان قدم به قدم به پیش میرود و تلخی واقع گرایانه خود را به مخاطب میچشاند. حتی اگر ساختار پلتفرم واقع گرایانه نباشد و سکوهای متحرک منطقی به نظر نرسند.
سیستم چند صد طبقه در داستان ما تنها 2 نفر در هر طبقه دارد. بقای این 2 نفر وابسته به سکویی است که از طبقات بالا شروع به حرکت میکند، در هر طبقه چند دقیقه توقف میکند تا هر کسی هر قدر که میخواهد بخورد و بعد به طبقه پایین میرود. ساکنین هر طبقه میتوانند هر چقدر که میخواهند بخورند اما نمیتوانند هیچ چیز را انبار کنند. به این ترتیب پسماندههای طبقات بالا به طبقات پایین میرسد. سیستمی که از همان ابتدا ذهن مخاطب را درگیر طبقات انتهایی پلتفرم میکند؛ البته اگر در این دنیای نمادین، انتهایی برای این سیستم وجود داشته باشد.
داستان جایی جالب میشود که میفهمید در انتهای هر ماه، جای افراد به صورت اتفاقی با هم عوض میشود. با این وجود کسی مایل به برقراری ارتباط با سایر طبقات نیست. طبقات بالا هیچ ارزشی برای طبقات پایینتر قائل نیستند و تنها میخواهند بیشتر مصرف کنند. نمود بارز این کار را زمانی میبینید که تریماگاسی بعد از خوردن غذای خود در طبقه 48، با تمام نفرت آب دهان خود را روی غذای پسمانده پرت میکند تا یکی از جالبترین صحنههای فیلم را بسازد و زمینه ساز یک دیالوگ کوتاه اما پر معنا شود.
قهرمان فیلم (گورنگ) بعد از دیدن این صحنه از تریماگاسی علت این کار را میپرسد اما با جوابی شوکه کننده مواجه میشود: تا پایینیها آن را بخورند. گورنگ میپرسد که اگر طبقات بالا این کار را انجام دهند خوشحال میشوی؟ اما تریماگاسی با جدیت جواب میدهد: احتمالا آنها هم این کار را انجام میدهند!
تریما گاسی که نماینده تفکر مصرف گراست به خوبی طرز فکر خود را در فیلم پلتفرم نشان میدهد. از تلنگر ورود او به این سیستم که یک تبلیغات تلویزیونی در مورد چاقو بود، تا تلاش حقیرانه او برای احساس ذرهای قدرت، همه و همه نشانگر یک چیز بود؛ تلاش عاجزانه انسان مدرن و بی هدف برای احساس قدرت و رضایت. حتی تمام شدن جوابهای او با “مشخصا” هم به همین نکته اشاره دارد.
از طرف دیگر، قهرمان داستان که با کتاب به تصویر کشیده میشود، نمادی برای انسانهای جستجوگر است. انسانی که به دنبال معناست و در تلاش است تا شرایط را بهبود دهد. حقیقتی که در ادامه هم کاملا مشهود است.
رسیدن نیمه شب و پخش شدن گاز بیهوشی، کاراکترهای داستان را کمی ورق میزند. تریماگاسی که پیشتر ارزشی برای دیگران قائل نبود با رسیدن به یک نقطه سخت، دست به دامن معنویات میشود. گویی پوست میاندازد و در تلاش است تا با چند جمله کلیشهای به خود اطمینان دهد که قرار نیست در طبقههای پایینتر بیدار شود. اطمینانی که زمان زیادی دوام نمیآورد و بیدار شدن در طبقه 173، آن را به شدت خرد میکند.
این چالش جدید تاثیرات جدیدی رو کاراکترهای داستان دارد. احتمال رسیدن غذا به طبقه 173 بسیار کم است و کاراکترهای داستان به خوبی از این حقیقت آگاه هستند. اینجاست دوستی آنها کمرنگ (شاید هم بیرنگ) میشود؛ اطلاعات (کتاب) بیاهمیت میشود و تنها چیزی که ارزش خود را حفظ میکند، چاقوست.
فیلم پلتفرم، خوی درندگی انسان در زمان گرسنگی (خطر) را به خوبی نشان میدهد. هر فردی بقای خود را به دیگران ترجیح میدهد؛ حتی اگر این کار به معنای از میان برداشتن دیگران باشد.
ادامه فیلم با بیدار شدن گورنگ به همراه یک کارمند پلتفرم همراه است. کارمندی که باور دارد این ساختار تنها 200 طبقه است. باوری که در ادامه باعث فروپاشی او میشود.
با وجود این که ایموگیری چندین سال بود در سیستم کار میکرد، اما از فساد سیستماتیک بیخبر بود. بیخبری او شاید اشارهای به بایکوت خبری و قدرت رسانه در جهان ما داشته باشد. جایی که خبرها به صورت گزیده نمایش داده میشود تا خدشهای به توهم باخبری ما وارد نشود و عطش ما برای آگاهی خنثی شود. شاید با این کار تبدیل به بازوهای فساد هم شده باشیم.
پایان فیلم پلتفرم با سفر قهرمان ما به قسمتهای فراموش شده شروع میشود. سفری که عمق فاجعهی یک ساختار فاسد را به نمایش میگذارد. مرگ بیاهمیت پایین دستان در سیستم و طبقات خالی سوالات زیادی را برای مخاطبان ایجاد میکند. سوالاتی که اکثرا بیجواب میماند و مخاطب را به دنبال جواب میکشد.
فیلم با یک پیام به پایان میرسد. دختر جوانی که نشانهای از بیخبری بازوهای قدرت در این سیستم فاسد است به طبقه صفر فرستاده میشود. پایانی که میتواند برداشتهای متفاوتی ایجاد کند؛ امید پایین دستان برای ایجاد تغییر در صاحبان قدرت، اهمیت بیشتر پیام از یک قهرمان یا وهم بودن تصورات ساختارشکنانه؟ نظر خود را برای ما بنویسید.
رمزگشایی فیلم پلتفرم
احتمالا برای شما هم پیش آمده است که یک فیلم تحسین شده را ببینید اما به نظرتان بسیاری عادی آمده باشد. اگر فیلم پلتفرم هم برای این احساس را به دنبال داشته است، این قسمت از مقاله مخصوص شماست. (توضیح: در نقد فیلم پلتفرم اشاره کردیم که به صورت نمادین ساخته شده است. توضیح بیش از حد ممکن است آزار دهنده باشد، به همین دلیل نمادها را بررسی میکنیم تا ماهیت فیلم برای شما آشکار شود.)
سوال اول: معنی عدد 333 در پلتفرم چیست؟
بر حسب تئوری اعداد، عدد 333 نشان دهندهی دعاهای اجابت شده است.
سوال دوم: پلتفرم نماد چیست؟
نام شخصیت اصلی در فیلم Goreng بود که به زبان مالزیایی به معنی “سرخ شده” است. این نشانه به همراه سایر موارد به درستی نشان میدهد که پلتفرم همان جهنم است.
سوال سوم: دختر نماد چیست؟
دختر کوچکی که در فیلم دیدیم نمادی از امید، خلوص و معصومیت است. او یک پیام است که به طبقه صفر فرستاده میشود. جایی که بدترین گمان را در مورد طبقات زیرین خود دارد اما هنوز هم کسانی در آن پیدا میشوند که کار درست را انجام دهند.
سوال چهارم: سرنوشت گورنگ چطور به نمادین شدن داستان کمک کرد؟
در پایان فیلم تریماگاسی به گورنگ گفت که او پیام نیست و پیام آنها نیازی به حامل ندارد. گورنگ هم حرف او را تایید کرد و با پیاده شدن از پلتفرم نشان داد که رساندن پیام ارزش از دست دادن جانش را دارد. (اگر نقد فیلم V for Vendetta رو دیده باشید، اونجا هم V میگه آرمانها ضد گلوله هستند. گورنگ با این کارش به نوعی خودش رو به شکل یک کار و یک پیام جاودانه کرد.)
سوال پنجم: چرا گورنگ تلاش میکرد تا غذا ها سالم بمانند؟
در نگاه اول میتوان گفت که از ترس بیدار شدن در طبقات پایین این کار را انجام میداد. مفهوم پنهانی این کار تلاش برای متحد کردن پلتفرم بود. هیچ غذایی هیچوقت به انتهای چاله نرسیده بود. اگر این اتفاق می افتاد و غذایی به شکل دست نخورده و سالم به طبقه صفر برمیگشت، نشان میداد که آنها توانسته اند با هم همکاری کنند.
سوال ششم: حلزون در فیلم پلتفرم نماد چه چیزی بود؟
حلزون غذای محبوب گورنگ بود که یک نماد جانبی در جریان فیلم به شمار میرفت. حلزون یک استاد در امر تطابق است و تقریبا با هر شرایطی تطبیق پیدا میکند؛ خصوصیتی که بسیار شبیه زندانیان پلتفرم بود.
چرا فیلم پلتفرم توانست به این حد از موفقیت برسد؟
فیلم پلتفرم نماینده یک سبک جدید نیست. شاید شیوه روایت این فیلم بود که در ابتدا توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند. عناصر فیلم در بسیاری از قسمتها به اندازه بودند. همین امر کافی بود تا بعد از گذشت نیم ساعت از فیلم دچار نماد زدگی نشویم و بتوانیم با روند داستان جلو برویم.
تغییرات فیلم با وجود قابل حدس بودن، قابل درک بودند. برخورد سرد تریماگاسی و رفتار حق به جانب او، خو گرفتن او با گورنگ و البته بستن او به تخت و تهدید او کاملا قابل لمس بودند و حس همزاد پنداری مخاطب را به خوبی تحریک میکردند.
با وجود ناشناخته بودن کارگردان فیلم پلتفرم، استقبال خوبی که از این فیلم شد و البته شرایط خاص جامعه به خاطر کرونا، نتفلیکس انحصار این فیلم را در دست گرفت و باعث بیشتر دیده شدن این اثر تامل برانگیز شد.
نمادها نقش مهمی در این فیلم بازی میکنند و باعث به وجود آمدن برداشتهای متفاوتی از داستان میشوند. از کتاب، چاقو و داستان رسیدن کاراکترها به پلتفرم، تا مدرکی که در آخر به آنها داده خواهد شد. گستردگی برداشتها از یک سو و قدرت نتفلیکس از سوی دیگر باعث شد تا این اثر به یکی از موفقترین فیلمهای سینمای اسپانیا تبدیل شود.
اگر به آثار فلسفی علاقمند هستید، حتما در مورد اقتباس سریالی کمیک موفق سندمن، در نقد سریال Sandman بیشتر بخوانید.
کریستوفر نولان جزو شناخته شده ترین کارگردانها در ایران است و آثار او محبوبیت زیادی در بین سینمادوستان ایرانی دارند. به همین خاطر است که نقد فیلم پرستیژ، که جزو یکی از آثار خاص اوست، کار چندان سادهای نیست. در این مقاله قصد داریم بعد از پرداختن جزئی به داستان فیلم، آن را نقد و حقایق جالب آن را برای شما بازگو کنیم. با ما همراه باشید.
فیلم Prestige در زمانی نه چندان دور اما نه چندان مدرن در انگلستان جریان دارد. جایی که مرگ دلخراش یک دستیار صحنه، 2 دوست و رقیب شعبده باز را مقابل هم قرار داده است. دشمنی این 2 رقیب زمانی بالا میگیرد که یکی از آنها موفق میشود بزرگترین تردستی قرن یعنی تلپورت را انجام دهد. وقتی کسی در یک نقطه غیب و در جایی دیگر ظاهر میشود، شعبدههای دیگر چندان جذاب به نظر نمیرسند.
همین قضیه باعث میشود تا رقیب او بیصبرانه به دنبال جوابی برای سوالات خود باشد. در این راه او دست به انجام خطرناکترین کارها میزند، دست به دامن تسلا و دستگاهش میشود تا بتواند راهی پیدا کند. همین تلاشها باعث میشود تا جان افراد بیشماری به خطر بیوفتد. ارزشها و ضد ارزشها رنگ ببازند و در انتها فقط شکست و انتقام برای هر دو مهم باشد.
قسمت بعد از نقد فیلم، مربوط به بررسی آخر فیلم Prestige و رمزگشایی آن است. اگر فیلم را کامل ندیده اید، این قسمت میتواند همه چیز را برای شما اسپویل کند.
در نقد فیلم پرستیژ باید اعتراف کرد که این اثر جزو بهترین فیلمهای مربوط به نمایش و تردستی به شمار میرود. نولان توانسته است در این فیلم تعادل خوبی میان هیجان، فلسفه و مفهوم، داستان سرایی، استرس و ترس و حتی اخلاقیات برقرار کند. همین مورد به تنهایی برای ستودن Prestige کافیست.
ماهیت کلی داستان هم در مورد گرفتن یک انتقام قدیمی و جلو رفتن کاراکترها در مسیر تاریک آن است. تمام این عوامل دست در دست هم میدهند تا این فیلم جزو بهترین کارهای کریستوفر نولان باشد.
البته که شما هم احتمالا این فیلم را دیده و آن را پسندیده اید، اما نقد فیلم پرستیژ قرار نیست تماما در مدح و ثنای آن باشد. بگذارید این فیلم جذاب را کمی جزئیتر بررسی کنیم.
شروع فیلم Prestige بسیار جالب است و توضیح دادن مفهوم کلمه پرستیژ در این فضای ویکتوریایی کاملا بهجا به نظر میرسد. صدای مایکل کین (اگر فیلم نسخه اصلی را دیده باشید) در مقدمه ای کوتاه توضیح میدهد که هر شعبده از 3 قسمت تشکیل شده است. قسمت اول ادعاست. صحنهای که چیده شده و کاری که قرار است انجام شود. قسمت دوم شعبده تغییر یا چرخش که با به چالش کشیدن واقعیت همراه است و قسمت سوم که پرستیژ نام دارد.
در هر شعبده موفقی همه چیز قرار است به حالت عادی برگردد و انتخاب این نام (یکی از معانی Prestige در انگلیسی حیثیت است) همین قضیه را تصدیق میکند. مثلا در مرحله 1، یک زن داخل یک جعبه قرار میگیرد. در مرحله دوم جعبه از وسط اره میشود و قسمتهای آن از هم جدا میشوند. در قسمت سوم، حیثیت اجرا با برگرداندن همه چیز به حالت عادی و دیدن یک زن سالم برقرار میشود. نظرتان چیست که نقد فیلم پرستیژ را از این نقطه آغاز کنیم؟
داستان فیلم حول محور یک رقابت و بعدها یک انتقام جریان دارد. فضای داستان مشخص و المانها به صورت منطقی در کنار هم قرار داده شده اند. در مرحله بعدی داستان، حقیقت به چالش کشیده میشود. جایی که به نظر میرسد بوردن میتواند تلپورت کند. در عصری که مردم به جادوی سیاه اعتقاد داشتند، طبیعیست که کار و بار بوردن بگیرد و قسمت دوم تردستی نولان در اینجا برای ما جذاب به نظر برسد.
به شخصه از داستان پردازیهایی در این سبک لذت میبرم. فصل اول و دوم سریال شرلوک شبکه BBC (با بازی بندیکت کمبربچ و مارتین فریمن) هم به همین خاطر برای من جذابیت بسیار زیادی داشت. به همین خاطر میگویم پرستیژ سریال شرلوک (فقط در 5 قسمت اول) از پرستیژ فیلم نولان بهتر بود.
قسمت سوم تردستی نولان قرار بود چیزی را به ما نشان بدهد که از همان ابتدا جلوی چشممان بود. چیزی که بعد از دیدنش روی پیشانیمان میزدیم و از خود میپرسیدیم که چرا قبلا متوجه آن نشده بودیم. البته تردستی رابرت انجیر کمی این حس و حال را داشت اما وقتی از تردستی اصلی بوردن رونمایی شد نتوانستم چندان از آن لذت ببرم. به نظر میرسید که گره های دست فیلمنامه محکم بسته شده و قرار است Prestige قبل از رسیدن تبر خفه شود. به همین خاطر فیلم را به 2 قسمت تقسیم میکنم تا وقتی میگویم قسمت اول را واقعا دوست داشتم، از صمیم قلب باشد.
المانها و کاراکترهایی که در سراسر فیلم به آن اضافه میشدند اکثرا نقش مهمی روی کاراکترها داشتند. تلاش کارگردان برای نشان دادن علت وجودی این شخصیتها در فیلم هم بسیار خوب بود. مثلا پیرمرد تردست چینی را به یاد بیاورید که میتوانست یک گلدان بزرگ را از غیب ظاهر کند. ترفند او برای سایر تردستها عیان بود اما او وجود داشت تا نشان دهد یک شخص برای رسیدن به اهداف خود حاضر است تا چه اندازه فداکاری از خود نشان دهد. آیا او میتواند از نصف زندگی خود چشم پوشی کند یا حاضر است تا یک انسان را به جای پرنده در تردستی اش قربانی کند؟
کاراکتر دیگری که تاثیر زیادی روی فیلم داشت و عمق آن را بیشتر میکرد تسلا بود. تسلا در فیلم پرستیژ فقط یک شخصیت نبود، بلکه رقابت او با ادیسون، نشان دهنده فاز بزرگتری از ماجرا فیلم بود.
همه ما از رقابت بین این 2 دانشمند خبر داریم. تفاوت کاراکترهای این 2 شخص هم به خوبی در فیلم نشان داده شد. رقابت تسلا و ادیسون برای تسلط کامل بر تکنولوژی بود، دقیقا مثل بوردن و انجیر. قرار بود خروجی این رقابت موفقیت 1 نفر و شکست و فراموش شدن دیگری را رقم بزند. اگر فکر میکنید در این مورد اغراف میکنم، حتما در مورد فیلم illusionist تحقیق کنید تا ببینید که Prestige چطور باعث شکست و فراموشی آن در دنیای واقعی شد.
دستگاه تسلا در فیلم پرستیژ هم جزو عناصر به یادماندنی این فیلم بود. هر چند داستان برای رساندن ما به آن کمی زیاد کش داده شد. کش دادن یک قسمت از فیلم، آن هم قسمتی مانند این، میتواند بد نباشد اما وقتی پای انتقام، قتل، هیجان، نابودی و رقابت در میان باشد، کش دادن سم است.
کاراکترهای اصلیتر در این فیلم هم خوش درخشیدهاند. نامهای بزرگی که تفاوت خود را با دیگران به خوبی نشان دادهاند، توانستند یک تصویر کامل و باورپذیر از کاراکترهای خود به مخاطب ارائه کنند. نگرانیها، دردها و احساسات آنها فقط محدود به دیالوگها نیست و میتوان به خوبی با آنها ارتباط برقرار کرد.
اگر به دیدن فیلمهای هالیوود علاقه دارید، آثار معرفیشده در مقاله بهترین فیلم های آمریکایی را از دست ندهید!
آخر فیلم Prestige چی شد؟
اخطار: این قسمت به طور کامل قسمت پایانی فیلم پرستیژ را اسپویل میکند.
در آخر فیلم Prestige میبینیم که برادر دوقلوی بوردن به سمت لرد کالدو میرود. لرد کالدو آخرین کپی باقیمانده از انجیر است. بوردن به کالدو شلیک میکند تا او در آخرین ثانیههای زندگی خود بفهمد که راز ترفند تلپورت بوردن چه بوده است. آخرین جمله بوردن به کالدو این است: ببین رابرت. از خودگذشتگی بهای یه تردستی خوبه. ولی تو هیچوقت اینو درک نکردی، درست نمیگم؟
بعد از این که انجیر با استفاده از دستگاه تسلا برای بوردن پاپوش دوخت و او را راهی چوبه دار کرد، برادر دوقلوی بوردن برای انتقام او را به قتل رساند. (و از آن به بعد به جای برادرش هم زندگی کرد.)
اگر به دنبال یک فیلم جنایی با پایانبندی بینقص هستید نقد فیلم Seven را بخوانید.
نکات جالب در مورد فیلم Prestige
نقد فیلم پرستیژ نکات جالب زیادی داشت اما این نکات به پشت پردهی این فیلم هم کشیده شدهاند. نکاتی که ممکن است برای شما هم جالب باشند.
نویسنده کتاب پرستیژ این فیلم را سطحی میداند و فکر میکند اگر به دست سم مندس ساخته میشد میتوانست اثری عمیق و تاثیرگذار باشد.
بازیگر نقش تسلا (دیوید بووی) درخواست اول نولان برای ایفای این نقش را رد کرد. بعد از این اتفاق نولان سوار هواپیما شد و در یک قرار رو در رو نظر او را تغییر داد.
نگارش فیلمنامه Prestige در حدود 5 سال طول کشیده است.
جمله “I know what you are” در فیلمنامه اصلی وجود نداشت و بعدا به آن اضافه شد.
پرستیژ به علت استخدام شدن نولان در پروژه Batman Begins کمی به تاخیر خورده است.
طراحی صحنهها در گاراژ کریستوفر نولان انجام شده است.
فقط یک شعبده باز واقعی در کل جریان فیلمبرداری پرستیژ حضور داشت.
تقریبا هر 1 دقیقه از فیلم شاهد یک پرش زمانی هستیم.
فیلمنامه به شکل یکی از تردستیهای داستان نوشته شده است. (موضوعی که قسمت نقد فیلم پرستیژ به آن پرداختیم.)
لهجه بد اسکارلت جوهانسون باعث شد تا یک تئوری در مورد مهاجر بودن کاراکتر او به وجود بیاید. برخی فکر میکنند که که کاراکتر اولیویا یک مهاجر آمریکایی است که به انگلستان مهاجرت کرده اما این موضوع را از همه پنهان میکند.
اگر به تماشای فیلم های مشابه پرستیژ علاقه دارید، به مقالهی بهترین فیلم های جادوگری سر بزنید.
به عنوان جایگزینی برای واتس اپ، محبوبیت تلگرام به سرعت در حال افزایش است، هم به عنوان یک برنامه پیام رسان و هم به عنوان یک پلت فرم رسانه اجتماعی. با توجه به اینکه بسیاری از مردم اکنون از شبکه اجتماعی استفاده می کنند، به احتمال زیاد مجبور خواهید بود با جریان گسترده ای از اطلاعات در گروه های چت، اعضای خانواده و دوستان روبرو شوید. خوشبختانه، تلگرام به شما این امکان را می دهد تا با ایجاد پوشه های چت، برای سازماندهی چت های خود، این شلوغی را برطرف کنید. این آموزش نحوه ایجاد فولدر تلگرام را به شما نشان می دهد.
اگرچه صدها برنامه پیامرسانی فوری برای اندروید و iOS در دسترس هستند، اما همه آنها متمایز نیستند. فقط تعداد کمی از برنامه های پیام رسانی فوری وجود دارند که ایمن هستند و ویژگی های بهتری ارائه می دهند.
معمولا WhatsApp، Telegram و Signal Private Messenger برای پیامرسانی فوری بهترینها هستند و ویژگیهای حریم خصوصی و امنیتی منحصربهفردی را ارائه میدهند. در این مقاله در مورد یکی از بهترین ویژگی های حفظ حریم خصوصی پیام رسان تلگرام صحبت خواهیم کرد.
اگر از تلگرام استفاده می کنید، ممکن است بدانید که این تلگرام دارای یک ویژگی واتساپ نوع آخرین دیده شده است. این ویژگی به مخاطبین شما می گوید آخرین باری که برنامه را دیده اید. آن را در مسنجر، واتس اپ و اینستاگرام نیز می بینید، اما به نام های مختلف.
اگر در حال خواندن این راهنما هستید، ممکن است چت تلگرام دوستتان را دیده باشید که «لست سین تلگرام» را نشان می دهد. و پس از توجه به “Last seen”، می خواهید زمان دقیق آن را بفهمید. برخلاف واتس اپ که زمان دقیق را نشان می دهد، تلگرام از چندین نشانگر وضعیت برای نمایش زمانی که مخاطب چت را دیده است، استفاده می کند.
وضعیت «لست سین تلگرام» در تلگرام در میان چندین نشانگر وضعیت دیگر است. گاهی اوقات، حتی ممکن است نشانگر وضعیت “آخرین بازدید طولانی مدت” را در تلگرام مشاهده کنید.
آخرین بازدید اخیر: بین 1 ثانیه تا دو روز.
آخرین بازدید در عرض یک هفته: بین دو تا هفت روز.
آخرین بازدید در یک ماه: بین هفت روز تا یک ماه.
آخرین بازدید مدت ها پیش: بیش از یک ماه.
اگر آن شخص شما را بلاک کرده باشد، ممکن است وضعیت «آخرین بازدید طولانی مدت» را در تلگرام مشاهده کنید. آخرین باری که مدت ها پیش دیده شده است، فقط یک بازه زمانی را توجیه می کند که می تواند یک ماه تا همیشه باشد.
چگونه لست سین تلگرام را مخفی کنیم؟
اگر شما فردی هستید که ترجیح نمی دهید وضعیت آخرین بازدید خود را برای دوستان خود قابل مشاهده کنید، می توانید به راحتی آن را از تنظیمات تلگرام مخفی کنید. در اینجا نحوه مخفی کردن وضعیت آخرین مشاهده در تلگرام آمده است.
برنامه تلگرام را در گوشی خود باز کنید و روی سه خط افقی در گوشه بالا سمت چپ ضربه بزنید.
مخفی کردن لست سین تلگرام
از لیست گزینه ها، روی تنظیمات ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
در بخش Privacy and Security، روی Last Seen & Online ضربه بزنید.
اکنون، تحت عنوان Who can see your Last Seen time? بخش، “Nobody” را انتخاب کنید.
اگر می خواهید آخرین وضعیت حضور و آنلاین بودن خود را از یک کاربر خاص مخفی کنید، روی گزینه Never Share with ضربه بزنید و مخاطب را انتخاب کنید.
خودشه! به این ترتیب می توانید آخرین مشاهده را در تلگرام مخفی کنید. ما از تلگرام برای اندروید برای نشان دادن روند استفاده کرده ایم. شما باید همان مراحل را در آیفون خود انجام دهید.
چگونه بفهمیم چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است؟
خوب، هیچ راهی برای دانستن اینکه چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است وجود ندارد. اما، اگر مشکوک هستید که شخصی حساب شما را مسدود کرده است، می توانید به راحتی آن را بررسی کنید.
پیامهای تحویلنشده، عکس نمایه جایگزین شده با حروف اول، و وضعیت آخرین مشاهده دیگر در دسترس نیست معمولاً نشان میدهد که شما مسدود شدهاید.
خب، مشاهده لست سین تلگرام هر کاربر تلگرام بسیار آسان است. برای مشاهده آن، فقط باید پنجره چت را باز کنید و به بالای پنل چت نگاه کنید. در بالا، می توانید آخرین وضعیت مشاهده شده یک کاربر را مشاهده کنید.
با این حال، اگر کاربر تنظیماتی را برای پنهان کردن آخرین وضعیت مشاهده انجام داده باشد، چیزی نمیبینید. در این صورت باید از نسخه های مود شده تلگرام استفاده کنید. تعداد زیادی مود تلگرام برای اندروید موجود است که به شما امکان می دهد آخرین وضعیت مشاهده شده را حتی اگر کاربر آن را مخفی کرده باشد بررسی کنید.
با این حال، استفاده از برنامههای اندرویدی اصلاحشده منجر به مسدود شدن حساب کاربری میشود. همچنین خطر امنیت و حریم خصوصی بسیار بالاست. بنابراین، توصیه می شود از استفاده از هر گونه نسخه تغییر یافته تلگرام خودداری کنید.
اگر به کمک بیشتری در مورد معنی Last Seen Recently در تلگرام نیاز دارید، در نظرات زیر با ما در میان بگذارید. همچنین اگر مقاله به شما کمک کرد، حتما آن را با دوستان تلگرامی خود نیز به اشتراک بگذارید.
اگرچه صدها برنامه پیامرسانی فوری برای اندروید و iOS در دسترس هستند، اما همه آنها متمایز نیستند. فقط تعداد کمی از برنامه های پیام رسانی فوری وجود دارند که ایمن هستند و ویژگی های بهتری ارائه می دهند.
معمولا WhatsApp، Telegram و Signal Private Messenger برای پیامرسانی فوری بهترینها هستند و ویژگیهای حریم خصوصی و امنیتی منحصربهفردی را ارائه میدهند. در این مقاله در مورد یکی از بهترین ویژگی های حفظ حریم خصوصی پیام رسان تلگرام صحبت خواهیم کرد.
اگر از تلگرام استفاده می کنید، ممکن است بدانید که این تلگرام دارای یک ویژگی واتساپ نوع آخرین دیده شده است. این ویژگی به مخاطبین شما می گوید آخرین باری که برنامه را دیده اید. آن را در مسنجر، واتس اپ و اینستاگرام نیز می بینید، اما به نام های مختلف.
اگر در حال خواندن این راهنما هستید، ممکن است چت تلگرام دوستتان را دیده باشید که «لست سین تلگرام» را نشان می دهد. و پس از توجه به “Last seen”، می خواهید زمان دقیق آن را بفهمید. برخلاف واتس اپ که زمان دقیق را نشان می دهد، تلگرام از چندین نشانگر وضعیت برای نمایش زمانی که مخاطب چت را دیده است، استفاده می کند.
وضعیت «لست سین تلگرام» در تلگرام در میان چندین نشانگر وضعیت دیگر است. گاهی اوقات، حتی ممکن است نشانگر وضعیت “آخرین بازدید طولانی مدت” را در تلگرام مشاهده کنید.
آخرین بازدید اخیر: بین 1 ثانیه تا دو روز.
آخرین بازدید در عرض یک هفته: بین دو تا هفت روز.
آخرین بازدید در یک ماه: بین هفت روز تا یک ماه.
آخرین بازدید مدت ها پیش: بیش از یک ماه.
اگر آن شخص شما را بلاک کرده باشد، ممکن است وضعیت «آخرین بازدید طولانی مدت» را در تلگرام مشاهده کنید. آخرین باری که مدت ها پیش دیده شده است، فقط یک بازه زمانی را توجیه می کند که می تواند یک ماه تا همیشه باشد.
چگونه لست سین تلگرام را مخفی کنیم؟
اگر شما فردی هستید که ترجیح نمی دهید وضعیت آخرین بازدید خود را برای دوستان خود قابل مشاهده کنید، می توانید به راحتی آن را از تنظیمات تلگرام مخفی کنید. در اینجا نحوه مخفی کردن وضعیت آخرین مشاهده در تلگرام آمده است.
برنامه تلگرام را در گوشی خود باز کنید و روی سه خط افقی در گوشه بالا سمت چپ ضربه بزنید.
مخفی کردن لست سین تلگرام
از لیست گزینه ها، روی تنظیمات ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
در بخش Privacy and Security، روی Last Seen & Online ضربه بزنید.
اکنون، تحت عنوان Who can see your Last Seen time? بخش، “Nobody” را انتخاب کنید.
اگر می خواهید آخرین وضعیت حضور و آنلاین بودن خود را از یک کاربر خاص مخفی کنید، روی گزینه Never Share with ضربه بزنید و مخاطب را انتخاب کنید.
خودشه! به این ترتیب می توانید آخرین مشاهده را در تلگرام مخفی کنید. ما از تلگرام برای اندروید برای نشان دادن روند استفاده کرده ایم. شما باید همان مراحل را در آیفون خود انجام دهید.
چگونه بفهمیم چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است؟
خوب، هیچ راهی برای دانستن اینکه چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است وجود ندارد. اما، اگر مشکوک هستید که شخصی حساب شما را مسدود کرده است، می توانید به راحتی آن را بررسی کنید.
پیامهای تحویلنشده، عکس نمایه جایگزین شده با حروف اول، و وضعیت آخرین مشاهده دیگر در دسترس نیست معمولاً نشان میدهد که شما مسدود شدهاید.
خب، مشاهده لست سین تلگرام هر کاربر تلگرام بسیار آسان است. برای مشاهده آن، فقط باید پنجره چت را باز کنید و به بالای پنل چت نگاه کنید. در بالا، می توانید آخرین وضعیت مشاهده شده یک کاربر را مشاهده کنید.
با این حال، اگر کاربر تنظیماتی را برای پنهان کردن آخرین وضعیت مشاهده انجام داده باشد، چیزی نمیبینید. در این صورت باید از نسخه های مود شده تلگرام استفاده کنید. تعداد زیادی مود تلگرام برای اندروید موجود است که به شما امکان می دهد آخرین وضعیت مشاهده شده را حتی اگر کاربر آن را مخفی کرده باشد بررسی کنید.
با این حال، استفاده از برنامههای اندرویدی اصلاحشده منجر به مسدود شدن حساب کاربری میشود. همچنین خطر امنیت و حریم خصوصی بسیار بالاست. بنابراین، توصیه می شود از استفاده از هر گونه نسخه تغییر یافته تلگرام خودداری کنید.
اگر به کمک بیشتری در مورد معنی Last Seen Recently در تلگرام نیاز دارید، در نظرات زیر با ما در میان بگذارید. همچنین اگر مقاله به شما کمک کرد، حتما آن را با دوستان تلگرامی خود نیز به اشتراک بگذارید.
اگرچه صدها برنامه پیامرسانی فوری برای اندروید و iOS در دسترس هستند، اما همه آنها متمایز نیستند. فقط تعداد کمی از برنامه های پیام رسانی فوری وجود دارند که ایمن هستند و ویژگی های بهتری ارائه می دهند.
معمولا WhatsApp، Telegram و Signal Private Messenger برای پیامرسانی فوری بهترینها هستند و ویژگیهای حریم خصوصی و امنیتی منحصربهفردی را ارائه میدهند. در این مقاله در مورد یکی از بهترین ویژگی های حفظ حریم خصوصی پیام رسان تلگرام صحبت خواهیم کرد.
اگر از تلگرام استفاده می کنید، ممکن است بدانید که این تلگرام دارای یک ویژگی واتساپ نوع آخرین دیده شده است. این ویژگی به مخاطبین شما می گوید آخرین باری که برنامه را دیده اید. آن را در مسنجر، واتس اپ و اینستاگرام نیز می بینید، اما به نام های مختلف.
اگر در حال خواندن این راهنما هستید، ممکن است چت تلگرام دوستتان را دیده باشید که «لست سین تلگرام» را نشان می دهد. و پس از توجه به “Last seen”، می خواهید زمان دقیق آن را بفهمید. برخلاف واتس اپ که زمان دقیق را نشان می دهد، تلگرام از چندین نشانگر وضعیت برای نمایش زمانی که مخاطب چت را دیده است، استفاده می کند.
وضعیت «لست سین تلگرام» در تلگرام در میان چندین نشانگر وضعیت دیگر است. گاهی اوقات، حتی ممکن است نشانگر وضعیت “آخرین بازدید طولانی مدت” را در تلگرام مشاهده کنید.
آخرین بازدید اخیر: بین 1 ثانیه تا دو روز.
آخرین بازدید در عرض یک هفته: بین دو تا هفت روز.
آخرین بازدید در یک ماه: بین هفت روز تا یک ماه.
آخرین بازدید مدت ها پیش: بیش از یک ماه.
اگر آن شخص شما را بلاک کرده باشد، ممکن است وضعیت «آخرین بازدید طولانی مدت» را در تلگرام مشاهده کنید. آخرین باری که مدت ها پیش دیده شده است، فقط یک بازه زمانی را توجیه می کند که می تواند یک ماه تا همیشه باشد.
چگونه لست سین تلگرام را مخفی کنیم؟
اگر شما فردی هستید که ترجیح نمی دهید وضعیت آخرین بازدید خود را برای دوستان خود قابل مشاهده کنید، می توانید به راحتی آن را از تنظیمات تلگرام مخفی کنید. در اینجا نحوه مخفی کردن وضعیت آخرین مشاهده در تلگرام آمده است.
برنامه تلگرام را در گوشی خود باز کنید و روی سه خط افقی در گوشه بالا سمت چپ ضربه بزنید.
مخفی کردن لست سین تلگرام
از لیست گزینه ها، روی تنظیمات ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
در بخش Privacy and Security، روی Last Seen & Online ضربه بزنید.
اکنون، تحت عنوان Who can see your Last Seen time? بخش، “Nobody” را انتخاب کنید.
اگر می خواهید آخرین وضعیت حضور و آنلاین بودن خود را از یک کاربر خاص مخفی کنید، روی گزینه Never Share with ضربه بزنید و مخاطب را انتخاب کنید.
خودشه! به این ترتیب می توانید آخرین مشاهده را در تلگرام مخفی کنید. ما از تلگرام برای اندروید برای نشان دادن روند استفاده کرده ایم. شما باید همان مراحل را در آیفون خود انجام دهید.
چگونه بفهمیم چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است؟
خوب، هیچ راهی برای دانستن اینکه چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است وجود ندارد. اما، اگر مشکوک هستید که شخصی حساب شما را مسدود کرده است، می توانید به راحتی آن را بررسی کنید.
پیامهای تحویلنشده، عکس نمایه جایگزین شده با حروف اول، و وضعیت آخرین مشاهده دیگر در دسترس نیست معمولاً نشان میدهد که شما مسدود شدهاید.
خب، مشاهده لست سین تلگرام هر کاربر تلگرام بسیار آسان است. برای مشاهده آن، فقط باید پنجره چت را باز کنید و به بالای پنل چت نگاه کنید. در بالا، می توانید آخرین وضعیت مشاهده شده یک کاربر را مشاهده کنید.
با این حال، اگر کاربر تنظیماتی را برای پنهان کردن آخرین وضعیت مشاهده انجام داده باشد، چیزی نمیبینید. در این صورت باید از نسخه های مود شده تلگرام استفاده کنید. تعداد زیادی مود تلگرام برای اندروید موجود است که به شما امکان می دهد آخرین وضعیت مشاهده شده را حتی اگر کاربر آن را مخفی کرده باشد بررسی کنید.
با این حال، استفاده از برنامههای اندرویدی اصلاحشده منجر به مسدود شدن حساب کاربری میشود. همچنین خطر امنیت و حریم خصوصی بسیار بالاست. بنابراین، توصیه می شود از استفاده از هر گونه نسخه تغییر یافته تلگرام خودداری کنید.
اگر به کمک بیشتری در مورد معنی Last Seen Recently در تلگرام نیاز دارید، در نظرات زیر با ما در میان بگذارید. همچنین اگر مقاله به شما کمک کرد، حتما آن را با دوستان تلگرامی خود نیز به اشتراک بگذارید.
با قفل رمز عبور تلگرام، می توانید از دسترسی غیرمجاز به پیام های چت خود جلوگیری کنید. پس از تنظیم، تلگرام قبل از دسترسی به حساب شما، رمز عبور شما را درخواست می کند. قفل رمز عبور تلگرام به دور نگه داشتن چشمان کنجکاو کمک می کند. در زیر نحوه راه اندازی و راه اندازی Passcode Lock در تلگرام را توضیح می دهیم.
قفل رمز عبور به شما امکان می دهد پیام های تلگرام خود را با Face ID، Touch ID، اثر انگشت، پین یا قفل صفحه الگو قفل کنید. اگر دستگاه شما گم یا دزدیده شد، می توانید مطمئن باشید که در صورت نداشتن کد، هیچ کس نمی تواند به حساب شما دسترسی داشته باشد و از آن استفاده کند.
چگونه تلگرام خود را قفل کنیم؟ (اندروید)
برای فعال کردن قفل رمز عبور تلگرام در اندرویدقدم های زیر را انجام دهید.
برنامه تلگرام را باز کنید و روی دکمه منوی همبرگر در گوشه بالا سمت چپ کلیک کرده و از گزینه های منو، روی «Settings» کلیک کنید.
قفل تلگرام در عرض 5 دقیقه!
و سپس «Privacy and Security» ضربه بزنید.
قفل کردن تلگرام در عرض 5 دقیقه!
با این کار صفحه تنظیمات حریم خصوصی و امنیت باز می شود. در قسمت امنیت در پایین صفحه، روی «Passcode Lock» ضربه بزنید.
آموزش قفل تلگرام
برای روشن کردن دکمه رمز عبور قفل ضربه بزنید. از شما خواسته می شود یک رمز عبور وارد کنید. یک کد چهار رقمی در جای مشخص شده وارد کنید.
آموزش قفل کردن تلگرام
قفل رمز عبور شما اکنون فعال است. همچنین میتوانید در صورت فعال بودن دستگاهتان، گزینهای را برای باز کردن قفل اندروید با اثر انگشت فعال کنید و آن را روی قفل خودکار در پنج دقیقه، یک ساعت یا پنج ساعت تنظیم کنید. می توانید رمز عبور خود را از این صفحه نیز تغییر دهید.
یک نماد قفل در لیست چت ها ظاهر می شود. برای قفل کردن چت های تلگرام خود کافی است روی نماد قفل ضربه بزنید.
آموزش قفل کردن تلگرام در آیفون
برای فعال کردن Passcode Lock در آیفون، برنامه تلگرام را باز کنید و روی دکمه منوی «تنظیمات» در گوشه سمت راست پایین ضربه بزنید. از گزینه های منو، روی “Privacy and Security” ضربه بزنید.
با این کار صفحه تنظیمات حریم خصوصی و امنیت باز می شود. روی «Passcode & Face ID (یا Touch ID)» ضربه بزنید.
روی «روشن کردن رمز عبور» ضربه بزنید. این از شما می خواهد که یک رمز عبور شش رقمی را وارد کنید. پس از وارد کردن آن، برای تایید باید دوباره آن را وارد کنید.
قفل رمز عبور شما اکنون فعال است. همچنین میتوانید در صورت فعال بودن دستگاهتان، گزینهای را برای باز کردن قفل آیفون با Face ID (یا Touch ID) فعال کنید و آن را روی قفل خودکار در یک دقیقه، پنج دقیقه، یک ساعت، پنج ساعت تنظیم کنید یا آن را غیرفعال کنید. می توانید رمز عبور خود را از این صفحه نیز تغییر دهید.
قفل رمز عبور شما اکنون فعال است. یک پوشش رمز عبور در لیست چت ها ظاهر می شود. برای باز کردن قفل چت های تلگرام یا باز کردن قفل با فیس آیدی (یا تاچ آیدی) به سادگی رمز عبور خود را وارد کنید.
آموزش گذاشتن رمز برای تلگرام در کامپیوتر (تلگرام دسکتاپ)
برای فعال کردن Passcode Lock در سرویس گیرنده دسکتاپ تلگرام، تلگرام را راه اندازی کنید و روی دکمه منو کلیک کنید، سپس روی «تنظیمات» کلیک کنید.
از گزینه های منو در پانل، روی “Privacy and Security” کلیک کنید.
منوی Privacy and Security را به پایین اسکرول کنید و در زیر Local passcode روی «Turn on local passcode» کلیک کنید.
یک کد چهار رقمی در جای مشخص شده وارد کنید. رمز عبور را مجدداً در فیلد بعدی وارد کنید و پس از اتمام روی “SAVE” کلیک کنید.
رمز عبور محلی شما اکنون فعال است. یک نماد قفل در بالای لیست چت شما ظاهر می شود. روی آن کلیک کنید تا چت های شما قفل شود.
تنظیمات قفل تلگرام در دسکتاپ
دسکتاپ تلگرام را راه اندازی کنید، روی “منو -> تنظیمات -> حریم خصوصی و امنیت” کلیک کنید. از اینجا می توانید تغییراتی در تنظیمات رمز عبور محلی خود ایجاد کنید.
چگونه رمز قفل تلگرام را عوض کنیم؟
برای تغییر رمز عبور، روی «تغییر رمز عبور» کلیک کنید. رمز عبور فعلی خود را در فضای ارائه شده وارد کنید، سپس رمز عبور جدید خود را وارد کنید، رمز عبور جدید را دوباره وارد کنید و روی «SAVE» کلیک کنید.
چگونه قفل تلگرام را پاک کنیم؟
برای غیرفعال کردن قفل رمز عبور، روی «غیرفعال کردن رمز عبور» کلیک کنید. رمز عبور فعلی خود را برای تأیید وارد کنید، سپس روی «REMOVE» کلیک کنید.
نحوه فعالسازی قفل خودکار تلگرام
اگر می خواهید تلگرام بعد از مدتی عدم فعالیت قفل خودکار شود، روی «قفل خودکار اگر برای …» مدت زمان قفل خودکار خود را انتخاب کرده و روی «OK» کلیک کنید. اکنون در زمانی که در آن مدت غیرفعال هستید، تلگرام شما به طور خودکار قفل می شود.
اگر رمز عبور تلگرام موبایل خود را فراموش کردید، باید اپلیکیشن تلگرام را حذف و دوباره نصب کنید تا دوباره به چت های خود دسترسی پیدا کنید. با این حال، تمام چت های مخفی شما از بین خواهد رفت. از طرف دیگر، اگر رمز عبور دسکتاپ تلگرام خود را فراموش کردید، فقط باید از سرویس گیرنده دسکتاپ تلگرام خارج شوید و دوباره وارد شوید.
قفل کردن تلگرام چه تفاوتی با تأیید دو مرحله ای دارد؟
Passcode Lock یک کد چهار رقمی منحصر به فرد است که در درجه اول از چت های شما در برابر دسترسی غیرمجاز محافظت می کند. از سوی دیگر، تأیید دو مرحلهای، از حساب تلگرام شما با نیاز به رمز یا کد اضافی برای تأیید هویت شما پس از ورود به حساب خود محافظت میکند.
آیا می توانم از Passcode Lock و تایید دو مرحله ای به طور همزمان استفاده کنم؟
آره. میتوانید قفل رمز عبور را با تأیید دو مرحلهای ترکیب کنید تا اکانت تلگرام خود را ایمنتر کنید. همچنین می توانید یکی را روشن یا خاموش کنید.